موضوع: "سراي آخرت"

یاد مرگ و ذخیره براي آخرت

شاید کمتر خطبه اي از نهج البلاغه را بتوان یافت که در آن اشارهاي به پستی دنیا نشده باشد، اما در بعضی موارد، امیرالمؤمنین
علیه السلام تعبیراتی بسیار کوبنده نسبت به دنیا دارد که براي شنوندگان و دوستان حضرت بسیار ارزنده است. امیرالمؤمنین
علیه السلام در یکی از خطبه هاي خود، بی مقداري و زودگذري دنیا را به رطوبت باقی مانده از ظرف آبی تشبیه میکنند که آب آن
را خالی کرده باشند. در چنین ظرفی مگر چقدر آب می ماند که انسان  براي رفع تشنگی خود به آن توجه
کند؟! همه آنچه در دنیا است در مقایسه با آخرت و نعمت هاي آن، از این مقدار نیز کمتر است. حضرت در جایی دیگر، درباره پستی و بسیارزشتی دنیا میفرمایند: دنیا در نظر من از آب بینی بز زکامی هم کم اهمیت تر است. از این تعبیر رساتر، کلامی
است که در خطبه اي دیگر بیان فرموده اند: دنیا مثل استخوان پوسیدهي خوك مرده است که در دست شخص مبتلا به مرض جذام
باشد. اشخاصی که مبتلا به این مرض میگردند آن قدر زشت میشوند که کسی رغبت نمیکند به آنها نگاه کند. حالا
تصور کنید اگر در دست چنین فردي با آن قیافه ي وحشتناك - که انسان حتی رغبت نمیکند یک شاخه ي گل هم از او بگیرد -
استخوان پوسیده ي خوك مرده اي - که زنده ي آن هم زشت و پلید است و گوشتش نیز حرام و نجس - باشد، آیا انسان رغبت
میکند براي گرفتن آن به سراغ او برود؟ دنیا باید در نظر مؤمن این گونه باشد؛ یعنی باید آن قدر معرفت داشته باشد که بداند
دلبستگی به دنیا او را از هدفش دور میکند. البته این سخن بدین معنا نیست که انسان از فعا لیتها و انجام وظایف فردي و اجتماعی
که در دنیا دارد صرف نظر کند. انجام تکلیف بحثی دیگر است، بحث در نوع بینش و نگرش انسان نسبت به دنیا است. گاهی بر
انسان واجب میشود که استخوان خوکی را هم بردارد، اما سخن در این است که انسان باید دنیا را در مقام مقایسه با آخرت،
مقامات معنوي و قرب خدا چگونه ببیند. براي این که زیبایی هاي دنیا و به طور کلی غرایز ما موجب بی توجهی به آخرت و مقامات
معنوي نگردد، همیشه باید به یاد مرگ باشیم. یاد مرگ ارزش دنیا را در نظر انسان کم میکند و او را از فریب هاي شیطانی و زرق
و برق هاي دنیا محفوظ نگاه می دارد. امام صادق علیه السلام در سفارش خود به عبدالله بن جندب میفرمایند: واجعل الموت نصب
عینک؛ همیشه به یاد مرگ باش، طوري که همیشه مرگ جلوي چشمت باشد. بینش ما نسبت به دنیا باید به گونهاي باشد که توجه
بیشتري به مرگ و عالم آخرت داشته باشیم. ما تنها در صورتی میتوانیم خود را از چنگال دنیا نجات دهیم که آرزوهایمان را
نسبت به آینده کم کنیم و به فکر لذتهاي دنیایی نباشیم؛ تنها به فکر رفع نیاز امروزمان آن هم از راه مشروع باشیم و براي فردایمان
که نمیدانیم زنده هستیم یا نه و نسبت به آن تکلیفی نداریم، بیجهت فکر خود را مشغول نکنیم. ما اگر تکلیفی نسبت به آینده
داشته باشیم، مربوط به آخرت است و آخرت خواهی مسأله ي دیگري است. حرص نسبت به دنیا و ذخیره کردن براي
آینده اي که معلوم نیست آن را درك کنیم، موجب می شود که ما بیشتر دنیا زده شویم. انسان باید با این گرایش مبارزه کند و
سعی نماید چیزي را براي فردایش نگه ندارد، اگر هم چیزي از زندگیاش زیاد آمد آن را انفاق کند. البته کسانی هستند که از این
مقام گذشته اند و امروز و فرداي دنیا برایشان تفاوتی نمی کند. اما براي کسانی که در ابتداي راه هستند، مبارزه ي با دنیا زدگی باید
جزو برنامههاي زندگی آنها باشد؛ مثلا ما باید تمرین کنیم که اگر پولی از زندگیمان زیاد آمد براي سال آینده و سالهاي بعد
نگه نداریم، بلکه سعی کنیم آن را در همان سال مصرف کنیم و اگر نیازي نداریم، در راه خدا انفاق نماییم. البته ممکن است براي
کسانی که از مراتب ایمان و معرفت بالایی برخوردارند راحتتر این باشد که مایحتاج سال خود را یک جا تهیه و ذخیره نمایند.
حضرت سلمان رضی الله عنه جزو آن دسته افرادي بود که امروز و فرداي دنیا برایش تفاوتی نمیکرد. او اگر مایحتاج یک سال
خود را یک جا تهیه میکند نه براي حرص بر دنیا است. ایمانی که سلمان رضی الله عنه داشت با ایمان ما قابل مقایسه نیست و حتما
انگیزه هاي الهی برتري از این کار داشته است. اما ما که می خواهیم دل بسته نبودن به دنیا را تمرین کنیم، بهتر است که به فکر
ذخیره براي آینده نباشیم و این روحیه را از خود دور کنیم. به عکس، ما باید این روحیه را در خودمان تقویت کنیم که اگر چیزي
از زندگیمان زیاد آمد، آن را در راه خدا مصرف نماییم. بر خلاف نظر برخی که فکر می کنند بذل و بخشش و انفاق موجب از
بین رفتن مال و سرمایه می شود و فقط آنچه ذخیره شود حفظ میگردد، حضرت میفرمایند: آنچه در دنیا بماند براي تو نفعی ندارد،
بلکه مال تو چیزي است که براي آخرت خود ذخیره می کنی: و لا تدخر شیئا لغد و اعلم ان لک ما قدمت و علیک ما اخرت. اموالی
که انسان ذخیره می کند و آن را بعد از مرگش در این جهان باقی میگذارد، نه تنها سودي برایش نخواهد داشت، بلکه اگر آنها از

حقوق مردم باشد، گناهش براي او باقی میماند. از خداي متعال میخواهیم ایمان و معرفت ما را کامل و توفیق عمل به دستورات
 اهلبیت علیهم السلام را به همه ي ما عنایت فرماید.

منبع:پندهاي امام صادق عليه السلام به ره جويان صادق

آيا در بهشت هم ميتوان بچه دارشد

آنچه در از روايات معصومين به دست مي ايد اين است كه هر از دواجي كه در بهشت انجام مي شود فرزندي در پي نخواهد داشت
در روايتي آمده است كه محمد بن عبدالله حميري در سال سيصد وهشت هجري طي نامه اي از طريق حسين بن روح ،سومين نايب خاص امام زمان از حضرت پرسيد :وقتي در بهشت انسان با حور العين (يا زن دنيايي خودش ،اگر در بهشت با هم همنشين باشد ) از دواج كند آيا مي توانند بچه دار شوند يا خير؟
حضرت در جواب فرمودند :هيچ زني در بهشت حامله نمي شود ودر اثر همبستري يا همسر دنيايي يا حور العين بچه اي هم متولد نمي شود وحيض ونفاس در بهشت نيست ومشكلات وگر فتاري بچه داري وجود ندارد وآنجا همان طور كه خدا در قران كريم فرموده :«ودر آن بهشت آنچه دل ها مي خواهند وچشم ها از آن لذت مي برند موجود است»
پس مؤمن در بهشت هر زمان كه دلش خواست كودكي داشته باشد ،خداوند بدون حمل ،فرزندي براي او خلق ميكند ولي به آن صورت كه درذهن ها هست ،ولادتي در كا رنيست ،بلكه آفريدن فرزند مانند آفريدن حضرت آدم است ،كه براي عبرت مخلوقات ،بدون هيچ حمل وهيچ ولادتي آفريده شد »

منبع :آرامش ابدي بهشت ونعمت هاي آن /نوشته عليرضا زكي زاده رناني

سرنوشت اطفال مشركين در آخرت ؟

انسانها با عقايد واعمالشان در آخرت سنجيده مي شوند ،خوبان به بهشت وبدان به جهنم رهسپار

مي شوند ،اما كودكاني از مشركين كه به سن تكليف نرسي دهاند وهنوز گناهي مرتكب نشده اند

،جايگاهشان كجاست ؟

در پاسخ به اين پرسش ،امام حسن عليه السلام فرمودند:«آن ها گناهي ندارند تا به خاطر آن ها تنبيه

شوند ودر جهنم گرفتار شوند ودر جهخنم گرفتار شوند ،ونيز آن ها حسناتي هم ندارند كه به خاطر آن

ها پا داش دريافت كنند و از سران بهشتي شوند بلكه آنان (اطفال مشركين )خدمتكار بهشتيان خواهند

بود »


منبع آرامش ابدي /نوشته عليرضا زكي زاده رناني