موضوع: "اطلا عات عمومی"

⭕️گاهی نقش شما برخلاف #استعدادهای شما هست!

 نقش‌های ویژه حضرت زهرا (س) در عالم

همۀ عالم می گویند براساس استعدادت عمل کن! حضرت زهرا(س): می‌فرماید براساس نقشت عمل کن!

گاهی نقش شما برخلاف استعدادهای شما هست!

بگرد نقشت راپیداکن
حجت_الاسلام_پناهیان:

نقش‌ها در دنیا تقسیم شده / بگرد نقشت را پیدا کن!

حضرت زهرا ـ‌سلام‌الله‌علیها‌ـ در بخشی از دعای خود خطاب به خداوند عرضه می‌دارند “اللَّهُمَّ فَرِّغْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ خدایا به من فرصت بده تا به آنچه که تو من را به خاطر آن خلق کردی بپردازم.” (مهج الدعوات/141) معلوم می‌شود هر کسی در این دنیا یک نقشی دارد. نقش‌های این دنیا تقسیم شده است و کسی نمی‌تواند #نقش دیگری را بگیرد.

مثلاً برای یک #پدری، یا برای یک #مادری، خدا این نقش را در نظر گرفته که “ببین، تو خودت هیچی نمی‌شوی، بنا است بچه‌ات یک چیزی بشود. تمام زحمات تو به این‌جا می‌رسد که بچه‌ات به یک جایی برسد.” در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود/ آن شاهد بازاری، وین پرده‌نشین باشد. گل را نمایش می‌دهند و همیشه در معرض دید است، امّا گلاب را در شیشه می‌ریزند و در پَستو می‌گذارند و گاهی که می‌خواهند استفاده کنند دم دست می‌آورند و دوباره در پَستو می‌گذارند.

علت اصلی عداوت‌ها، حسادت‌ها و رقابت‌های نادرست

اگر ما این اصل را نپذیریم که “خداوند برای هر کدام از ما #نقشی قائل شده است"، همیشه در حال سرگردانی بین شکست‌‌ها و پیروزی‌های خیالی به سر خواهیم برد. همیشه بین #رقابت‌ها، حسادت‌ها و عداوت‌ها سرگردان خواهیم بود. همیشه باید حسرت و غصه گذشته را داشته باشیم و آرزوهای الکی و بی‌ارزش برای آینده، سرگردانمان کند.

حسرت ما در قیامت به خاطر اینست که نقشمان را ایفاء نکردیم

روز قیامت اگر معلوم شود که آدم نقش خودش را ایفا نکرده است، خیلی حسرت می‌خورد. در روز قیامت خدا می‌فرماید: می‌دانی تو را برای چه ساخته بودم؟ می‌دانی عمرت را برای چه چیزی هرز دادی؟!

گاهی نقش شما برخلاف استعدادهای شما هست.

گاهی خدا به یک مادری این نقش را می‌دهد که “تو بچه‌هایت را تربیت کن"، گرچه ممکن است آن #مادر دلش بخواهد و استعدادش را هم داشته باشد که در فلان زمینه به فلان جا برسد. خیلی اوقات خانم‌ها حاضر نیستند نقش خودشان را بپذیرند. مثلاً نقشی که خدا برای او تعیین کرده، تربیت بچه است، امّا به بهانه‌های مختلف نقشِ خودش را نمی‌پذیرد، می‌گوید: “نه، اینجوری من استثمار می‌شوم! “

 این بحث مال همه است، زن و مرد ندارد. و هر کسی برود در دایره هوس، از نقش خودش خارج می‌شود و نقش خودش را گم می‌کند. نقش خودش را پیدا نمی‌کند.

همۀ عالم می گویند براساس استعدادت عمل کن! حضرت زهرا(س): می‌فرماید براساس نقشت عمل کن!

همه دنیا می‌گویند: “براساس استعداد خودت عمل کن “؛ امّا زهرای اطهر ـ سلام‌الله‌علیها ـ در این دعا به ما می‌فرمایند: “طبق نقشی که خداوند برایت معین کرده است، عمل کن. طبق نقشه‌ای که خدا برایت کشیده است، عمل کن. “حتی ممکن است که نقش تو، با استعدادهای تو مطابق و سازگار نباشد، که استعداد آن را باید از خداوند طلب کنی؛ و البته خدا هم به تو خواهد داد.مثلاً در مورد علامه طباطبایی نقل شده است که اوایل طلبگی، درس‌های حوزه را خوب متوجه نمی‌شدند، توسل کردند و خداوند به ایشان عنایت فرمود. اگر قرار بود طبق استعداد عمل کنند و می‌گفتند که طلبگی مطابق استعداد ما نیست، به این مقام نمی‌رسیدند. اما صبر کردند و خداوند استعدادش را به ایشان عنایت فرمود.

 نور فاطمی در وجود امام زمان(عج)، همان نقش خاص حضرت زهرا(س) در خلقت است

نقشی که زهرای اطهر ـ‌سلام‌الله‌علیها‌ـ در عالم هستی داشتند، نقش بی‌نظیری است. این نقش به هیچ زن و به هیچ مردی داده نشده است. مثلا وجود حضرت زهرای اطهر ـ سلام‌الله‌علیها ـ در همۀ امامان ما مؤثر بوده است. رسول خدا (ص) خطاب به زهرای اطهر می‌فرمودند: “یا فاطمة أبشِری فَانَّ المَهدی مِنکَ ” مهدی از توست. (میزان الحکمه/1/ 1162) آن نوری که از فاطمه زهرا(س) در وجود امام زمان(ع) ما هست، نقش خاص و پنهان فاطمه زهرا(س) را نشان می‌دهد.
1387/04/04

زينب و اربعين

 

                             

 اربعين است. چهل روز است كه گل هاي خوشبوي محمدي از باغستان خويش جدا گشته‌اند و باغبان خود را تنها نهاده‌اند.

اولين زائر، صحابه‌ي خاص رسول الله «جابر بن عبدالله انصاري» است كه با بدني خوشبو و ذكر گويان، بر قبر دردانة پيامبر حاضر گشته و از سوز دل سه بار فرياد مي‌زند: «يا حسين! يا حسين!» و بيهوش روي زمين مي‌افتد. عطيه، دوست جابر، او را به هوش مي‌آورد كه ناگهان جابر صدا مي‌زند: «واحبيب لايحبيب حبيبه؟؛ آيا دوست، جواب دوست خود را نمي‌دهد؟» سپس خودش جواب خودش را مي‌دهد: «چگونه جواب مرا بدهي، درحالي كه خون از رگ هاي گلويت بر سينه و شانه‌ات فرو ريخته و بين سر و بدنت جدايي افكنده است!»

لحظاتي بعد كارواني مملو از غم و اندوه از راه مي‌رسد. امام سجاد (عليه السلام) با ديدن جابر، با پاي برهنه به استقبال او مي‌آيد و اشك مي‌ريزد. جابر امام سجاد را در آغوش مي كشد و از فراق امام حسين به شدت مي‌گريد.

امام سجاد (عليه السلام) رو به جابر مي‌گويد: «جابر! جايت خالي تا ما را در وادي غربت و تنهايي كمك نمايي.»
هاهنا و الله قتلت رجالنا اطفالنا و سبيت نسائنا و حرقت خيامنا اي جابر! به خدا سوگند، در همين مكان مردان ما را شهيد نمودند، و نوجوانان ما را سر بريدند و زنان ما را به اسارت بردند و خيمه‌هاي ما را آتش زدند.»
سپس مزار تك تك شهدا را به جابر نشان مي‌دهد: «اينجا قبر علي اكبر است واينجا قبر قاسم است. اينجا قبر پدرم حسين است. آنجا كنار علقمه قبر عمويم عباس است.

زينب آرام و بي‌قرار و خسته‌دل، بر مزار برادرش نشست و صدا زد: «برادرم! پس از چهل روز تو را مي‌بينم. برادرم در ظهر عاشورا كه آمدم قتلگاه، آن قدر بدنت آماج تير و خنجر و شمشيرها گشته بود كه نتوانستم تو را بشناسم، اما اينك برخيز پس از چهل روز، اگر مرا بنگري نخواهي شناخت. موهايم سفيد گشته، كمر خم شده و …… حتماً مرا نخواهي سناخت.»

سپس در مقابل جابر روضه خواند كه: «برادرم! تمام مصيبت‌هاي تو را تحمل كردم وتمام سفارش هايت را عمل نمودم؛ فقط از نياوردن رقيه‌ات شرمنده هستم كه او را درخرابة شام نهادم. اما حسينم! بشنو كلام خواهر خودت را، باور كن اگر اينجا نامحرمي نبود، بدنم را به تو نشان مي‌دادم تا جاي تازيانه‌ها را مشاهده كني و بدن كبودم را ببيني. برادر …

 

خواستم اين اربعين را كربلا باشم نشد 

از نجف پاي پياده كربلا باشم نشد 

سلام اگه از كربلا وزيارت اربعين جا موندي اينجا كليك كن  و با اقا  درد  دل  كن تا به همين زودي زيارتش رو روزيت بكنه ان شا الله ، اگه دلت شكست واشكي از چشمانت جاري شد مرا هم از دعايت محروم نكن ممنون


                    

نمایش فایل های پیوست:

پيشينه عزاداري سيد الشهدا

عزاداري بني هاشم :

 از امام صادق روايت شده است:«پس از حادثه عاشورا هيچ بانويي از بانوان بني هاشم ،سرمه نكشيد وخضاب ننمود واز خانه

هيچ يك از بني هاشم دودي كه نشانه ي پختن غذاباشد ،بلند نشد تا آنكه ابن زياد به هلاكت رسيد . ما پس از فاجعه خونين عاشورا

پيوسته اشك بر چشم داشته ايم .

عزاداري امام محمد باقر عليه السلام

امام باقر در روز عاشورا براي امام حسين مجلس عزا بر پا مي كرد و بر مصائب آن حضرت گريه مي كردند . در يكي از

مجالس عزا،با حضور امام محمد باقر كميت شعر مي خواند ،وقتي به اينجا رسيد كه :«قتيل با لطف»امام محمد باقر گريه زياد

كرده وفرمودند:«اي كميت !اگر سرمايه اي داشتيم در پاداش اين شعرت به تو مي بخشيديم ؛اما پاداش تو همان دعايي است كه

رسول خدا صلي الله  درباره حسان بن ثابت فرمودند كه همواره به جهت دفاع از ما اهل بيت مورد تاييد رو ح القدس خواهي بود»

 عزاداري امام زمان عج

بنابر روايات ،امام زمان در زمان غيبت وظهور بر شهادت جدشان گريه ميكنند . آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سيد الشهدا مي فرمايند:


«... فلئن اخرتني الدهور، و عاقني عن نصرک المقدور، و لم اکن لمن حاربک محاربا، و لمن نصب لک العداوة مناصبا، فلاندبنک صباحا و مساء، و لابکين لک بدل الدموع دما، حسرة عليک و تأسفا، علي مادهاک »

اگر روز گار مرا به تاخير انداخت ودور ماندم از ياري تو نبودم تا با دشمنان تو جنگ كنم وبا بد خواهان تو پيكار نمايم ؛هم اكنون هر صبح وشام بر شما اشك ميريزم وبه جاي اشك در مصيبت شما خون از ديده مي بارم واه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا مي كشم 

نسخه در مان بيماري گناه

حضرت امیر علی (علیه السلام) خدایت رحمت کند آیا برای درد گناه داروئی آورده‏ای؟ طبیب مگر،

گناه درد یا بیماری است.

حضرت امیر (علیه السلام) آری گناه بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است.

بلی از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو چون وارد شدی مقداری از ریشه درخت نیت و دانه‏های

پشیمانی و قدری از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از شاخه‏های یقین و مغز اخلاص و

پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه‏های انابه و زهر برگردان تواضع گرفته همه را با حواس جمع و با

دلی متوجه و فهمی سرشار، با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان طشت تحقیق می‏ریزی و با آب

چشمانت شستشو می‏دهی و آنگاه تمام را در میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق می‏جوشانی،

آنقدر تا مواد زائد در جوش جدا شده و عصاره و خامه حکمت بدست آید، سپس آن را گرفته در

بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن می‏دمی تا بیشتر از آنکه فاسد شده،

خنک شود و این برایت گوارا می‏شود آنگاه در جائی که آدمی نباشد و جز خدا کسی ترا نبیند

می‏نوشی این است داروئی که درد گناهان را ساکت و جراحات معصیت را التیام می‏بخشد چنانچه

اثری از آن باقی نمی‏ماند (یافعی در روض‏الریاض ص42

 


کتاب شفا دکتر صفدر صانعی

دشمن تو رفتار بد تو نيست بلكه نفس توست


علیرضا پناهیان: چرا قابیل که اهل عبادت بود یک‌باره دست به جنایت زد؟! چرا اولین جنگ بشریت بین

دو خداپرست بود؟ چه شد که در کربلا عد‌ه‌ای نمازخوان بدترین جنایت تاریخ بشر را انجام دادند؟!.. همۀ

خوبی‌ها بدون «زیرپا گذاشتن نفس» سرانجام از دست می‌روند! اگر مبارزه با هوای نفس نکنیم، ممکن

است تمام مهربانی‌ها و خوبی‌های ما در خدمت هوای نفس ما قرار گیرد؛ در واقع «نفس امارۀ بالسوء»

سوار ماست و دارد از همۀ خوبی‌های ما به نفع خودش استفاده می‌کند … دشمن تو بدی‌های تو

نیست! دشمن تو رفتارهای بدِ تو هم نیست، دشمن تو نفس تو است! همان نفسی که برخی اوقات

از تو کارهای خوب می‌خواهد، و با همان کارهای خوب تو را به جهنم می‌برد! همانطور که 6000 سال

عبادتِ ابلیس، او را از جهنم نجات نداد. لذا انسانی که وجوه مثبت و خوبی‌هایی دارد، اگر نفس خود را

زیر پا نگذاشته باشد، خوبی‌ها و زیبایی‌هایش سرانجام تبدیل به بدی و زشتی خواهند شد.

چرا در مورد بهشت تعبير به ارث شده است؟؟

پاسخ اين سوال را حديثي كه از طرق شيعه و اهل تسنن از پيا مبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم

 نقل شده است مي دهد ،آنجا كه مي فرمايد :« مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَلَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ ، وَمَنْزِلٌ مِنَ النَّارِ

، فَأَمَّا الْكَافِرُ فَإِنَّهُ يَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النَّارِ ، وَالْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكَافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَر دوزخ دارد ،الْجَنَّةِ ” .

فذلك قوله اورثتموها بما كنتم تعملون »هركس بدون استثناءجايگاهي در بهشت و جايگاهي دردوزخ

 دارد،كافران جايگاه دوزخي مؤمنان را به ارث مي برند ومؤمنان جايگاه بهشتي كافران را،واين است

معني كلام خداوند«اورثتموها بما كنتم تعملون» اين حديث در واقع اشاره به آن  است كه در هاي

سعادت و شقاوت به روي همگان باز است . هيچ كس از آغاز ،بهشتي آفريده نشده ونه هيچ كس

دوزخي ،بلكه همه كس استعداد رسيدن به هر دو را دارند،و اين اراده خود آنهاست كه سر

نوشتشان را تعيين ميكند بديهي است  هنگامي كه مؤمنان با اعمال خود به بهشت راه يافتند و

افراد نا پاك وبي ايمان به دوزخ ،جاي خالي هر كدام به طور طبيعي در اختيار ديگري قرار خواهد

گرفت

 وبه هر حال اين آيه واين حديث يكي از دلائل روشن نفي جبر وطرف داري از اصل آزادي اراده

است

                                

  وَ نَزَعْنا ما في‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ اعراف 43


منبع:آرامش ابدي / عليرضا زكي زاده رناني 

اطلاعات عمومی

 

سید محمدباقر صدر (زادهٔ ۱۳۱۳ ـ ۱۳۵۳ و درگذشتهٔ ۱۳۵۹ ـ ۱۴۰۰) فقیه شیعه و فعال سیاسی عراقی بود. که گاه به شهید خامس نیز لقب گرفته است.[۱][۲][۳][۴]

 

 

 

 

ولادت

 

سید محمدباقر صدر از خاندان صدر[۵] در ۱۰ اسفند ۱۳۱۳ (برابر ۲۵ ذی‌القعده ۱۳۵۳) در شهر کاظمین به دنیا آمد.[۶] پدرش سید حیدر صدرعاملی بود. مادرش دختر شیخ عبدالحسین آل‌یاسین بود.[۷]

 

در ۱۴ سالگی پدرش را از دست داد و زیر نظر مادر و برادرش سید اسماعیل صدر قرار گرفت. [۸]

 

اقامت در نجف

 

در سال ۱۳۶۵ كه دوازده ساله بود به همراه برادرش سيد اسماعيل به نجف اشرف رفت تا نزد اساتيد مشهور حوزه علميه آن شهر به تحصيلات عالی بپردازد. او بخشی از سطوح را نزد برادرش آموخت. دوره عالی فقه و اصول را نزد سید ابوالقاسم خویی و شيخ محمدرضا آل ياسين گذراند.[۹] فلسفه اسلامى (اسفار ملاصدرا) را از صدرا بادكوبه‌ای آموخت و در كنار آن فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غيرمسلمان را هم آموخت. [۱۰] گفته شده وی در دروس علامه جعفری در اين زمينه شركت كرده است.

 

او در فلسفه، اقتصاد، منطق، اخلاق، تفسیر و تاریخ نیز مطالعه و تحقیقاتی داشت.[۱۱] وی را می‌توان بنيانگذار منطق استقرائی در حوزه دانست.

 

شاگردان

 

 

سید عبدالهادی حسینی شاهرودی

 

سید حسین حسینی شاهرودی

 

شیخ محسن اراکی

 

 

آثار و نگاشته‌ها

 

الف) آثار چاپ شده:

 

  • فدك فى التاريخ
  • غایة الفکر فی علم الاصول
  • فلسفتنا (به فارسی ترجمه شده است)
  • اقتصادنا (به فارسی ترجمه شده است)
  • ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی
  • الانسان المعاصر و المشکله الاجتماعیة (به فارسی ترجمه شده است)
  • البنک الاربوی فی الاسلام
  • دور الائمة فى الحياة الاسلامية
  • الاسس المنطقیه الاستقراء (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است)
  • بحوث فی شرح العروة الوثقی (در چهار بخش)
  • الفتاوی الواضحة (رساله عملیه)
  • منهاج الصالحین و التعلیقة علیه
  • دروس فی علم الاصول معروف به «حلقات».
  • مباحث الدلیل اللفظی
  • تعارض الادلة الشرعیة
  • بحث حول الولایة (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است)
  • بحث حول المهدی (با عنوان حماسه‌ای از نور به فارسی ترجمه شده است)
  • المرسل و الرسول و الرسالة
  • احکام الحج
  • نظرة عامة فی العبادات (به فارسی ترجمه شده است)
  • نظام العبادت فى الاسلام
  • لمحة فقیه عن دستور الاسلامیة (به فارسی ترجمه شده است)
  • الصورة الکاملة الاقتصاد فی المجتمع الاسلامی
  • الخطوط التفصیلیة عن الاقتصاد المجتمع الاسلامی
  • خلافة الانسان و شهادة الانبیاء
  • منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة
  • البنک فی المجتمع الاسلام

 

ب) آثار چاپ نشده:

 

  • تعلیقه‌ای بر «صلاة الجمعة» از کتاب شرائع الاسلام
  • تعلیقه‌ای بر رساله عملیه مرحوم محمدرضا آل یاسین موسوم به بلغة الراغبین
  • تعلیقه‌ای بر «مناسک الحج» استادش مرحوم سید ابوالقاسم خویی
  • دراسات فی الفلسفة الاسلامیة المقارنة
  • العقیدة الالهیة فی الاسلام

 

ج) تقریرات:

 

  • بحوث فی علم الاصول (تقریرات اصول وی شامل مباحث دلیل لفظی، حجت و اصول عملیه است که سید محمود هاشمی ‌شاهرودی آن را نگاشته است).
  • مباحث الاصول سید کاظم حسینی حائری

 

فعالیت‌های اجتماعی

 

  • تاسیس حزب الدعوه در سال ۱۳۷۷ هجری قمری[۱۳]
  • همکاری با جماعة العلماء در نجف
  • انتشار مجله الاضواء در سال ۱۹۶۱ میلادی[۱۴]

 

مبارزات

 

پس از درگذشت آيت الله العظمي محسن حکیم به دنبال یک نبرد طولانی با حزب بعث عراق به تدریج صدر به عنوان یک رهبر شناخته شده مورد توجه مردم قرار گرفت.[۱۵] او به علت مبارزاتش با حکومت بعثی عراق بارها توسط حکومت عراق دستگیر و زندانی شد. در آخرین مرحله صدر در خانه خود زندانی کردند و از رفت و آمد مردم به خانه او به طور جدی جلوگیری نمودند.

 

درگذشت

 

سرانجام در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ (۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۰۰) او را دستگیر کردند و به بغداد بردند و در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ (۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۰۰) وی و خواهرش بنت‌الهدی صدر را کشتند.[۱۶]

 

پانویس

 

  1. شهید سید محمدباقر صدر موسسه تحقیقات و مطالعات بانکداری اسلامی صدر
  2. Mohammad Baqir al-Sadr مشارکتهای ویکی انگلیسی، بازبینی 17 فوریه 2012.
  3. Five Martyrs of Shia Islam مشارکتهای ویکی انگلیسی، بازبینی 17 فوریه 2012.
  4. شهید رابع پایگاه حوزه. (در این مقاله مساهمتا شهید رابع نامیده شده که همان شهید خامس صحیحتر است.)
  5. سید صدرالدین صدر، سید محمد صدر در عراق، امام موسی صدر و سید عبدالحسین شرف‌الدین از این خاندان هستند.
  6. حسینی حائری، سید کاظم؛ زندگی و افکار شهید صدر، ترجمه حسن طارمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص ۳۵.
  7. همان، ص ۳۲.
  8. کولائی، الهه؛ و دیگران، یادواره شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، بی‌جا، کانون انتشارات ناصر، ۱۳۶۰، ص ۶ و ۷.
  9. مباحث الاصول، مقدمه، ص ۴۲.
  10. شهيد صدر بر بلنداى انديشه و جهاد، ص ۲۹.
  11. حسینی حائری، سید کاظم؛ زندگی و افکار شهید صدر، ترجمه حسن طارمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۵، چاپ اول، ص ۶۳.
  12. مباحث الاصول، ص ۷۹ ـ ۸۳؛ شهيد صدر بر بلنداى انديشه و جهاد، ص ۳۳ و ۳۴؛ گفتگویی با حجةالاسلام سيد محمدباقر مهرى، ۱۳۶۱، ص ۲۰.
  13. مباحث الاصول، ص ۸۸.
  14. التحرك الاسلامى فى العراق، شهيد سيد محمدمهدى حكيم، ص ۲۱.
  15. کولائی، الهه؛ و دیگران، یادواره شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، بی‌جا، کانون انتشارات ناصر، ۱۳۶۰، ص ۱۴.
  16. همان، ص ۲۲.