موضوع: "امام زمان"

ما چکار می توانیم بکنیم که دست حضرت مهدی برای تربیت و هدایت ما باز باشد؟

               

سلام بر تو ای نور خدا که هر کسی غیر از این راه را طی بکند،عاقبتش شقاوت و هلاکتاست.

یکی از مقام های هر امامی، مقام مربی گری قرآن و حکمت است.

محوریت سه مقام اصلی امامان یعنی تلاوت قرآن، معلمی قرآن و تزکیه با قرآن است. پس

سرچشمه ی حکمت قرآن است و امام معصوم هر عصری با محوریت قرآن تربیت و تزکیه می کند.

قرآن سرچشمه ی هدایت ها ،خیرات و برکات دنیا و آخرت می شود. هر چقدر انس ما با قرآن

بیشتر شود، دست هدایت و تربیت و حکمت بخشی امام زمان(عج) در وجود بازتر می شود تا ما به

سمت نورانیت و حقیقت قرآن رهنمون بشویم. بین قرآن وعترت یک پیوند دو طرفه است. قرآن

وعترت یک پیوند تکوینی دارند و از هم جدا نیستند .هر چه معارف قرآن در زندگی و جامعه بیشتر

شود، دست رأفت و تربیت امام زمان(عج) بازتر می شود تا ما را به سمت حقیقت خودش که عرفان

و بندگی خداوند است برساند.

کسی که دستش از معارف قرآن جداست نمی تواند اتصال حقیقی را با ساحت تجسم یافته ی

قرآن و حقیقت قرآن پیدا بکند. کسانی که می گویند کتاب خدا برای ما کافی است و ما نیازی به

رهبر معصوم و امام نداریم، در ضلالت و گمراهی هستند. کسانی که می گویند: امام معصوم برای

ما کافی است هم درگمراهی و لبه ی پرتگاه هستند زیرا قرآن و امامت با هم پیوند تکوینی دارند.

کسی که به یکی از این دو تمسک جوید در واقع از هر دو جدا شده است زیرا قرآن و امامت از هم

جدا نمی شوند. تجسم یافته ی اخلاق قرآنی ،وجود امام معصوم زمان می شود. پس برای نزدیکی

به ساحت امام زمان(ع) و تربیت و تزکیه ،باید به قرآن نزدیک می شویم. داریم که حقیقت قرآن را جز

طهارت یافتگان قرآن درک نمی کنند. نور قرآن در چهره ی انسانی امام زمان(عج) متجلی شده

است.

بخشي از سخنراني حجت الاسلام حيدري كاشاني در برنامه سمت خدا 

مهدي باوري در نظر بزرگان اهل سنت

 ابن تيميه (م728ه- ق) بنيانگذار وهابيت ،مي نويسد :«تمام احاديثي كه علامه حلي براي

اثبات قيام به آنها استناد كرده است ،احاديث صحيحي هستند » 

صدر الدين قونوي ،از عرفا وانديشمندان بزرگ عالم اسلام ،در وصيتنامه ي خويش مي نويسد :«در

شب اول مرگ من،هفتاد هزار بار كلمه يتوجيد (لا اله الا الله)را بخوانيد وآن گاه سلام مرا به مهدي عليه

السلام برسانيد.

شبلنجي،دنشمند مشهور مصري ،در كتاب نور الابصار چنين مي نگارد :«اخبار متواتري از پيامبر  وارد شده كه مهدي از خاندان اوست واو همه ي زمين را پر از عدل .داد مي كند»

منبع:سلوك مهدي /محمد باقر حيدري كاشاني

                                

                         

زيارت ناحيه ي مقدسه +دانلود

  زیارت ناحیه مقدسه، یکی از زیارات مشهور امام حسین(ع) است. این زیارت در روز عاشورا و غیر آن خوانده می شود و به اصطلاح، از زیارات مطلقه است. این زیارات، آموزه هایی از عشق، معرفت، سوز، حماسه و توسل زائر به شمار می رود که در عین مرثیه بودنش مسؤلیت آفرین و حرکت ساز است. این زیارت، از امام زمان(ع) صادر شده است و صحنه کربلا و حادثه بزرگ عاشورا را به زیباترین وجه در مقابل چشمان اشکبار و قلب داغدار شخص زائر مجسم می نماید و او را در متن واقعه عاشورا قرار می دهد. و آنگاه که سراسر وجود انسان را سرشار از عشق و معرفت کرد، جانش را با تولّی و تبری مأنوس می سازد و سلام بر حسین و یارانش، و بیزاری از یزید و یزیدیان تاریخ را ورد قلب و زبانش می نماید.

این زیارت با سلام بر پیامبران الهی و اولیای دین، ائمه اطهار(ع) آغاز می شود سپس، با سلام بر امام حسین(ع) و یاران با وفایش ادامه می یابد. پس از آن، به شرح کامل اوصاف و کردار امام حسین(ع) پیش از قیام، زمینه های قیام حضرت، شرح شهادت و مصایب آن حضرت، و عزادار شدن تمام عالم و موجودات زمینی و آسمانی می پردازد. در پایان، با توسل به ساحت قدس ائمه اطهار و دعا در پیشگاه خداوند متعال، پایان می پذیرد.

 

 دانلود زيارت ناحيه ي مقدسه

چرا گريه ي فراق

یکی از مراجع بزگواردر سال 1415هجری قمری چنین نقل می فرمود:«یکی از اشخاص مورد اعتماد

حضرت بقیه الله را در عالم رویا دیدم که تابلویی را روی سینه مبارکشان اویخته اند ودر آن جملاتی

تقریبا به این صورت به چشم می خورد :

أناصابر علی هذا الأمر ولکن


أندبونی،أندبونی،أندبونی،

یعنی براین امر(غیبت)صبر می کنم ولی شما با سوز وناله بلند بر من گریه

کنید ،گریه کنید ،گریه کنید


برگرفته از کتاب انتظارات امام زمان از جوانان نوشته محمد یوسفی

پایه‌های قدرت اجتماعی شیعه و «ولایت فقیه» در زمان امام هادی(ع) تثبیت شد

 

امام هادی(ع) با همۀ محدودیت‌هایی که داشتند بیش از امامان گذشته موفق شدند «شبکۀ وکالت» را در میان جوامع مؤمنین گسترش دهند و مسألۀ «وکالت رسمیِ امام» که بار حقوقی و اجتماعی داشت در زمان ایشان بیش از پیش تثبیت شد و در اوج رسمیت قرار گرفت. مثلاً مسألۀ جمع‌آوری خمس و پرداخت‌هایی که می‌تواند به رهبری جامعه کمک کند و برای امام، قدرت اقتصادی ایجاد کند، و یا رجوع دادن شیعیان در شهرهای مختلف به افرادی که از سوی ایشان منصوب شده بودند، به جامعه شیعی اقتدار خاصی بخشیده بود.
می‌توان گفت بحث مرجعیت تقلید و بحث نیابت از امام زمان(ع) به صورت نایب عام، که تبلور نهایی‌ و تکامل یافته‌اش مسألۀ ولایت فقیه است، به‌صورت جدّی در زمان امام هادی(ع) پایه‌گذاری شد و پایه‌های ولایت فقیه در زمان ایشان تثبیت گردید. درست است که امام صادق(ع) شاگردان بسیاری داشتند و موج اقبال به امام صادق(ع) فراوان بوده است اما نهادینه شدنِ جریان وکالت و نیابت، در زمان امام صادق(ع) نبوده است، بلکه این جریان در زمان امام هادی(ع) به اوج خود رسید و تثبیت شد.


http://bayanmanavi.ir

وظيفه طلاب در قبال فاجعه منا از نظر استاد پناهيان

اگر در جهان اسلام روشن‌گری نکنیم، این خون‌ها به هدر خواهد رفت و نمی‌شود از این استغاثه‌ها مدد گرفت

ما طلبه‌ها شاید جلوتر از همۀ مسلمان‌ها باید برای جان‌فشانی آماده شویم؛ باید برای روشن‌گری جهان اسلام آماده شویم. حتماً طلبه‌های مبتدی، در خواندن ادبیات عربی که برای گفتگو با جهان عرب نیاز است همّت مضاعفی نشان خواهند داد. ما دیگر در جهان کوچکی به‌نام جامعۀ ایرانی خودمان زندگی نمی‌کنیم، بلکه تک تک ما می‌توانیم با تعداد فراوانی از مسلمانان جهان در ارتباط باشیم و لذا باید با زبان بین‌المللی جهان اسلام، توان گفتگو داشته باشیم و سخن بگوییم و روشن‌گری کنیم. اگر این روشن‌گری در پی این شهادت‌ها و آن جنایت‌ها صورت نگیرد، این خون‌ها به هدر خواهد رفت و نمی‌شود از این فریادها و ناله‌ها و استغاثه‌ها مدد جُست

 

 

http://bayanmanavi.ir/

 

 

 

 

فرمولی برای عاشق خدا شدن!!


عاشق‌ واقعی‌ دلش‌ مسكن‌ خداست‌، از خدا می‌ترسد و بر هوی‌نفس غالب می شود. نه‌ آن‌ كه‌ در گرو عشق‌ حسّی‌ و خیالی‌ باشد كه‌ بر خاسته‌ از گرایش‌ به‌ شهوات‌ و امیال‌ درونی است. ازچند راه می توان عاشق خدا شد.
1- معرفت وشناخت خدا: عشق به خدا در قدم اوّل شناخت حقیقی پروردگار است. از این رو در روایت آمده است: كسی كه گناه می كند، خدا را به مفهوم واقعی نمی شناسد.( بحار،ج 75، ص 174)
2- یاد خدا به صورت در نهان و آشكار: یعنی همواره خدا را بر تمام اعمال و حالات حاضر و ناظر و حامی و پشتیبان دانستن.
رسول خدا(ص) می فرماید: خدای عزّوجلّ فرموده است:‌ هنگامی كه بنده سرگرم و متوجه به من باشد حاجت و لذّتش را به یاد خود قرار می دهم و چون با او این سلوك و رفتار را داشته باشم او به من عشق می ورزد و من به او عشق می ورزم. در این صورت حجاب میان خود و او را بر می دارم و او جز مرا نمی بیند.( كنز العمال،ج1، ص 433)
3- انجام واجبات و ترك محرمات: عاشق‌ واقعی‌ از خواسته های خود و تمایلات‌ فاصله می گیرد و گرایش‌ به‌ شهوات‌ و امیال‌ درونی‌ ندارد. و به چیزی که محبوب تمایل دارد رو می آورد. امام باقر(ع) به شخصی می فرماید: معصیت پروردگار می كنی، با این حال اظهار محبت او می نمایی؟! به جانم سوگند! این كار عجیبی است. اگر محبت تو صادقانه بود اطاعت فرمان او می كردی زیرا كسی كه دیگری را دوست دارد از فرمانش پیروی می كند( تحف العقول، ص 214)
4- زهد و بی رغبتی به دنیا: محبت به خدا با محبت به دنیاو تعلقات دنیوی نمی سازد چنان كه امام علی(ع) فرمود: اگر خدا را دوست دارید از دلتان محبت دنیا را خارج كنید.(غرر، ج 3، ص 22) حب دنیا انسان را به سوی مادیات و جاه ومقام و مال و منال می كشاند. حب الهی به سوی خدا جذب می كند، هر كدام غالب شود، انسان عاشق آن خواهد شد.

                                                              

                                     

خداوند دنیا را افقی نیافریده، بلکه کاملًا عمودي است

شما اگر سیبی را افقی و به سمت مقابل پرتاب کنید، هرگز به سمت شما باز نمیگردد. اما اگر همین سیب را مستقیم و به سوي
آسمان پرتاب کنید دیر یا زود به خود شما باز میگردد.
یادمان باشد خداوند دنیا را افقی نیافریده، بلکه کاملًا عمودي است. پس آدمها هر چه میکنند به خودشان باز میگردد.


                                      

تفاوت شیعه و محب


شیعیان واقعی داراي ویژگیهاي خاصی هستند و به وسیله همان صفات و نشانهها نیز شناخته میشوند. صرف داشتن محبت

اهلبیت
علیهمالسلام براي شیعه بودن کافی نیست؛ زیرا بسیارند کسانی که ادعاي محبت اهلبیت علیهمالسلام دارند، اما شیعهي واقعی


نیستند. براي شیعهي واقعی بودن باید دقیقا با پیروي از ائمهي اطهار علیهمالسلام، آنان را در گفتار، رفتار، عبادت و… الگو و


در قرآن هم آمده است. قرآن کریم پس از بیان داستان « شیعه » سرمشق خود قرار دهیم و متمسک به سیره عملی آنان باشیم.

کلمهي
حضرت نوح علیهالسلام میفرماید: و ان من  شیعته لابراهیم؛ و بیگمان ابراهیم علیهالسلام از پیروان او [نوح


علیهالسلام] است؛ یعنی حضرت ابراهیم علیهالسلام درست همان راهی را میپیمود که حضرت نوح علیهالسلام پیموده بود.


محبت اهلبیت علیهمالسلام غیر از شیعهي واقعی بودن است و باید این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کرد. براي روشنتر شدن


موضوع، روایتی را در این زمینه نقل میکنیم: پس از این که مسأله ولایت عهدي امام رضا علیهالسلام، مطرح گردید و آن

حضرت

به مرو تشریف فرما شدند، مردم دسته دسته براي عرض تبریک خدمت ایشان شرفیاب میشدند؛ زیرا در نظر مردم این پیش آمد


پیروزي بزرگی براي اهلبیت علیهمالسلام به حساب میآمد. مدتی پس از استقرار امام علیهالسلام در مرو، دستهاي از شیعیان براي


زیارت آن حضرت به محضر ایشان شرفیاب شدند. دربان و خدمت کار حضرت از آنان سؤال کرد: شما کیستید و چه میخواهید؟


گفتند: ما جمعی از شیعیان امام هستیم و تقاضاي شرفیابی حضور امام را داریم. دربان گفت: منتظر باشید تا من اجازه بگیرم،

سپس
خدمت حضرت آمد و عرض کرد: جمعی آمدهاند و میگویند ما از شیعیان شما هستیم و میخواهیم شما را زیارت کنیم. حضرت


اجازه نفرمودند. دربان، پاسخ حضرت را به آنان گفت. آنان رفتند و روز دوم آمدند و همان درخواست را مطرح کردند. باز هم

حضرت اجازه ملاقات به آنان ندادند. براي روز سوم آمدند و مجددا همان تقاضا را تکرار کردند. این بار نیز حضرت اجازه


نفرمودند. بعضی از آنان با گریه و زاري از دربان خواستند تا از حضرت سؤال کند گناهشان چیست که اجازهي ملاقات نمیدهند.
دربان مطلب را خدمت امام عرض کرد. حضرت فرمودند: چه گناهی بالاتر از این که آنان دروغ میگویند، آنان میگویند ما شیعه


هستیم در حالی که صفات شیعه در آنان نیست؛ شیعیان واقعی امثال سلمان و ابوذر هستند. دربان برگشت و فرمایش حضرت را

به
آنان گفت. آنان گفتند: ما واقعا شیعه هستیم و امام را دوست داریم، ما دروغ نمیگوییم. حضرت به دربان فرمودند: به آنان بگو


شما از دوست داران و محبان ما هستید، اما از شیعیان ما نیستید. آنان گفتند: آري، ما اهلبیت علیهمالسلام را دوست داریم و از


دوست داران امام علیهمالسلام هستیم. حضرت فرمودند: حالا راست گفتند، میتوانند وارد شوند.  شاید اگر ما جاي


آنان بودیم و سه مرتبه در خانهي امام میرفتیم و اجازهي حضور نمییافتیم، خسته میشدیم و برمیگشتیم، ولی آنان چون عاشق


بودند، ایستادند و استقامت کردند تا سر مطلب را دریابند. حضرت به این وسیله آنان را تربیت کردند و به آنان فهماندند که

صرف
داشتن محبت اهلبیت علیهمالسلام کافی نیست، بلکه محبت اهلبیت علیهمالسلام قدم اول است و نباید به آن اکتفا کرد؛ مراتبی که

شیعیان در سایه ي انتساب به اهلبیت علیهمالسلام باید کسب کنند، بسیار بیش از اینها است. اگر خداي متعال لطف کرده و محبت

اهلبیت علیهمالسلام را در دل ما قرار داده است، باید به خوبی از آن استفاده کنیم و در همان پله ي اول توقف نکنیم

منبع:پندهاي امام صادق به ره جويان صادق

1 3 4